مایولی ساکن نیویورک است و در آنجا کار میکند. متولد ۱۹۷۱ در راونا (Ravenna)– ایتالیاست. پس از کسب دیپلم در سال ۱۹۹۱ از انستیتوی هنری این شهرستان، به میلان عزیمت کرده و در آژانس گرتسیا نری (Grazia Neri)
به عنوان فتوژورنالیست استخدام میگردد و برای تهیهی رپورتاژ و ثبت حوادث
هولناکی که در یوگسلاوی و آلبانی در جریان بود، سفر میکند.
از ۱۹۹۶ در آژانس مگنوم اشتغال مییابد و به بیشتر مناطق جنگی و خطرناک فرستاده میشود.
اما آنچه باعث شهرت وی میگردد گزارشی است که از بیمارستان روانکاوی واقع در جزیرهی لرو (Lero) - یونان در سال ۱۹۹۹ تهیه کرده که این عکسها در کتابی به نام لروس (Leros) انتشار مییابند .
از آن پس، فتورپرتاژهای متفاوتی را از کشورهای عراق، اوگاندا، لیتوانی و
در رأس همهی آنها افغانستان که مهمترین کار وی عکس گرفتن از طالبان است،
عرضه میکند.
از سال ۲۰۱۱ بهعنوان رئیس آژانس مگنوم برگزیده میشود.
مایولی میگوید: « در آستانهی ورود به دانشگاه [بنابراین از دوران
دبیرستان ] همیشه فکر میکردم با این همه لحظاتی که برایم باقی میمانند که
مجموع آنها زندگی «بزرگسالان» را تشکیل میدهد، چکار کنم. فکر کردم باید
به یک شغلی بپردازم که عاشقش باشم. به همین خاطر عکاس شدم.»
میگوید آنچه عکاسی و عشق به تصویر است با شغل عکاسی تفاوت دارد. عکس
گرفتن در مراسم ها (از عروسی گرفته تا هر مراسم دیگری) و بعد ساعتها پشت
کامپیوتر نشستن و با ادیت کلنجار زدن و ... باعث «دلزدگی» میشود و نسبت
به هرچه عکس و عکس گرفتن هست «عوق ات» میگیرد. شبیه به یک کار مونتاژ و
خسته کننده است و این کاری است که او همچنان انجام میدهدد.
اما عکاس حرفهای باید قبل از هر چیز یک ایدهای از کار خود داشته باشد.
باید هم عکاس مراسم و هم عکاس مستندساز و کاوشگر باشد. باید مثل
«بزرگسالان» زندگی کرد، سازش کرد.
مایولی در این گفتگو توصیه میکند که عکاسان بایستی به مجموعهسازی در
قالب کتاب توجه خاصی داشته باشند و خود را جدی بگیرند. وی در این مصاحبه
همچنین اظهار میکند که خوشبختترین عکاسان کسانی هستند که آماتور و برای
دل خودشان عکس میگیرند و هیچ مشتریای را لازم نیست راضی کنند.
پیشنهاد میشود که ویدئو و فایل صوت زیر را برای آشنایی بیشتر با کارهای الکس مایولی دنبال کنید.
برگرفته:عکسخانه