در بخشی از مقدمه ی مترجم چنین آمده است: «عکاسی و ادبیات بر اساس علاقهی شخصی و با هدف اشاره به جای خالیاش در
منابع مکتوبِ فارسیزبان ترجمه شده است. کتابی با رویکرد تاریخنگارانه که
بهخاطر اصل مطلب و نوع مطرحشدناش، خوانندهی کمحوصله را پس نخواهد زد.
نویسندهی کتاب چنانکه خود نیز هدفاش را "تاریخنگاری" و نه
"تاریخگرایی" عنوان کرده، با دیدی باز، رویکردِ چندوجهینگری به موضوع
ارائه داده که برخوردِ اینگونهی وی آموزنده است.»
دیگر خصوصهى کتاب اینکه خوانندهی علاقهمند را تهییج مىکند تا به
دنبال نمونههاى وطنى جریان بگردد؛ چنانکه در«پایان سخن»نوشته شده، یکى از
انتقادات وارد بر این کتاب (از دید نویسنده)، عدم پرداخت به مثالهایى
ازمناطق مهم دیگر – همچون کشورهاى آسیایى و تازه استقلالیافته – عنوان شده
که همین مورد ذکراطلاعات ومثالهاى بینالمللى و را مىتوان به دید یک
امتیاز نیزنگریست؛ طبیعتا آشنا، به جذابیت کتاب (و سهولت خوانشاش) یارى
رسانده است. جستوجو دربارهى نمونههاى منطقهاى، چالشى شخصى براى
خوانندهى علاقهمند خواهد بود.
نظرات و همفکرى های اسماعیل عباسى (که همواره پشتیبان بودهاند) و شهریارتوکلی
(که مشوق انتشار کتاب بوده ودر ویرایشاش یاری رساندهاند) روشنگر راه
بود و قدردانشان هستم؛ همچنین نویسندهى کتاب، فرانسوا برونه، که با وجود
محدودیتهاى حرفهاىاش، مرا براى ترجمهى این اثر دلگرم کرد.
انتقال سلیس مطالب به زبان مقصد، هدف اصلىام در این مسیر است، امید که کاستىهاى کار به دیدهى اغماض نگریسته شوند. تلفظ اسامی مطرحشده در کتاب نیزبا نظرات مشورتی ناشرمنتشر شدهاند.
عکاسى و ادبیات دومین ِ کتاب ترجمهشده از مجموعهى EXPOSURES انتشارات رىاکشن است؛ عکاسى و سینما، نوشتهى دیوید کمپنى، پیشتر (بهار ۱۳۹۲) با ترجمهى من و توسط نشرمرکزانتشار یافته است.
دربارهی نویسنده : فرانسوا برونه، عضو ِ رسمى IUF (آکادمى علمى ِ فرهنگى فرانسه)، استاد
هنر و ادبیات آمریکا در دانشگاه دیدروى پاریس است. علاوه بر سخنرانى
دردانشگاههاى مختلف، بهعنوان نویسنده نیز با مجلات ترنساتلنتیکا، عکاسى
(چاپ فرانسه)، اپرچر همکارى کرده است.ِ
پیدایش ایدهی عکاسى (۲۰۰۰)، تصاویری در مغربزمین: عکسهاى تحقیقاتى
درکلکسیونهاى فرانسوى، ۱۸۸۰-۱۸۶۰ (با همکاری، 2007) و معناى عکاسى (با
همکارى، 2008) چندى از کتاب هاى نوشتهشده توسط او هستند.
کتاب حاضر، عکاسى وادبیات (2009)، توسط انتشارات رىاکشن منتشر شده است.
برگرفته : عکسخانه