یکشنبه، ۲ دی ۱۴۰۳,۱۱:۵۳
 

پیروزی ترامپ و وضعیت عکاسی در آمریکا

پیروزی ترامپ و وضعیت عکاسی در آمریکا
تارنمای عکاسی از ایران - به نظر می‌رسد در این دوره از انتخابات عکس‌ها و تصاویر کمتر اثرگذار بودند. مردم بیشتر به شبکه‌های اجتماعی توجه نشان می‌دادند.

عکس‌ها در گذشته اثر بسیار قابل توجهی بر درک شهروندان از نامزدهای انتخاباتی داشتند. برای مثال می‌توان انتخاب باراک اوباما به عنوان رییس جمهور در سال ۲۰۰۸ را یک نمونه بارز عنوان کرد. دامون وینتر (Damon Winter) به خاطر پوشش تصویری‌اش از انتخاب باراک اوباما، جایزه پولیتزر گرفت. مجموعه عکس‌های او سرشار از عکس‌های نمادین و منحصر به فرد بودند. اما وقتی به پوشش تصویری انتخابات سیاسی طی یک سال و نیم گذشته نگاه می‌کنم، به نظرم می‌رسد که هیچ عکس و هیچ عکاسی به نظرم شاخص، قابل توجه و منحصر به فرد نمی‌رسد.

به نظر می‌رسد در این دوره از انتخابات عکس‌ها و تصاویر کمتر اثرگذار بودند. مردم بیشتر به شبکه‌های اجتماعی توجه نشان می‌دادند. این عکس‌ها نبودند که تاثیر گذار باشند، توییت‌ها بودند که اهمیت داشتند. تقریبا هر روز با چیزی از سوی دونالد ترامپ یا درباره دونالد ترامپ شروع می‌شد که آنگاه موضوع و گرایش روز را تعیین می‌کرد. انگار وقت کافی برای هضم تصاویر وجود نداشت چرا که میزان زیادی سردرگمی و مسائل حواس‌پرت‌کن وجود داشتند.

عکس‌هایی هست که در آنها دونالد ترامپ با عصبانیت به سمت میکروفن فریاد می‌کشد، اما در واقع همه این عکس‌ها با وجود کثرتشان به لحاظ تصویری یک عکس هستند. هیچ یک نسبت به دیگری شاخص‌تر نیست. من نمی‌خواهم این اتهام را وارد کنم که عکاسان در طول این دوره انتخابات عکس‌ها و آثار بدی تولید کرده‌اند. بلکه بر عکس به نظرم آثار بسیار ارزشمندی از سوی عکاسان VII از جمله دنی ویلکاکس فریزر (Danny Wilcox Frazier)، ران هاویو (Ron Hviv) و کریستوفر موریس (Christopher Morris) گرفته‌شده‌است.  یا مثلا اثر فوق‌العاده مارک پترسون (Mark Peterson) که چهره از یک سو مهلک  و از سوی دیگر زیبای سیاست را نمایان کرده‌است.  یا حتی تصاویر قدرتمند بن لووی (Ben Lowy) از گردهمایی ملی حزب جمهورخواه. آثار آنها نمایانگر اقتدار مولف و دیدگاه هنری‌شان است، اما سوال این است که این تصاویر برای عموم مردم چه ارزشی داشتند؟  من روز به روز بیشتر در این زمینه می‌اندیشم که چگونه است که برخی از بهترین آثار عکاسی دیگر آنچان اثری در فهم و برداشت مردم از وضعیت ندارند و هیچ یک از آنها مانند گذشته تغییری در سطح اجتماع ایجاد نمی‌شود. شاید صدای ترامپ زیاد از حد بلند بود و رسانه‌ها هم بیش از اندازه نسبت به این موج صدا ناشنوا بودند.

نمی‌دانم چگونه می‌توانم از این گفته‌ها نتیجه‌گیری کنم. این سوال واضح وجود دارد که چرا تا این اندازه پوشش خبری رایگان در اختیار دونالد ترامپ قرار گرفت. او موفق شد بسیاری از ناشران، پخش‌کنندگان رسانه و رسانه‌ها را با توییت‌هایش که خوراک تیتر یک شدن بود فریب دهد، بگذریم از دنیای بدوی و وحشی و آزاد و رهای اینترنت. اما نهایتا این سوال برای ما عکاسان باقی می‌ماند که پاسخش را پیدا کنیم: چرا تصاویر اهمیت کمتری پیدا کردند؟ چه کاری می‌توانیم بکنیم تا این اتفاق دوباره روی ندهد؟ چگونه باید با مظاهر در حال تحول رسانه و شبکه‌های اجتماعی رویارو شویم؟

ما به عنوان روزنامه‌نگار در عین حال در پرداختن به گزارش‌هایی که برای مردم مهم بود و باید آنها را می‌شنیدند ناموفق بودیم. هیچ‌گاه در طول زندگی‌ام تا کنون چنین تفسیرهای عمیقا متفاوتی از واقعیت ندیده‌بودم. بار این بی‌توجهی به تنهایی بر دوش ما نیست. برای مثال به الگوریتم‌های انتخاب اخبار در گاه‌نمای شبکه‌های اجتماعی توجه کنید که ما را در یک دور کامل از بازتاب دیدگاه‌های خودمان از سوی دیگران قرار می‌دهد. اما حالا که ما حجم تخریب را متوجه شده‌ایم باید مسوولیت‌پذیر باشیم و برای تغییر وارد عمل شویم. این نشانه خطرناکی است که ما در شرایطی که در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که دسترسی به اطلاعات از هر زمان دیگری ساده‌تر است، باز هم بخش بزرگی از مردم در یک چرخه بسته اخبار نادرست زندگی می‌کنند. این شامل همه ما در هر دو جناح سیاسی می‌شود.

وقت آن رسیده‌است که به صورت اساسی به چگونگی تشخص دادن به سوژه‌های‌مان بازاندیشی کنیم به خصوص اگر قصد داریم مخاطبان بیشتری پیام ما را ببینند و تاثیر واقعی داشته‌باشیم. آمریکایی‌هایی که در مناطق روستایی زندگی می‌کردند با اکثریت بسیار قاطعی به ترامپ رای دادند. این باعث نمی‌شود که آنها را با صفاتی مانند نادان یا نژاد پرست خطاب کنیم. هر چند که ممکن است فردی که آنها به او رای داده‌اند تجسم این هر دو صفت در آن واحد باشد. نباید فراموش کنیم اینها انسان‌هایی هستند که آمریکا را ساختند. آنها معادنی را کاوش کردند که امروز انرژی آمریکا را تامین می‌کند. آنها غذایی را تولید می‌کنند که این کشور امروز به آن وابسته است. آنها ماشین‌هایی را ساخته‌اند که کشور ما را به پیش می‌برند و صنایع ما را می‌چرخانند. دنیا به سرعت در حال تغییر است و آنها احساس عقب‌ماندگی می‌کنند و نمی‌توانند از خود دفاع کنند. به جای اینکه به این هم‌ولایتی‌های‌مان نگاهی تحقیرآمیز داشته‌باشیم، باید به زندگی‌شان نگاه کنیم و تلاش کنیم روایت آنها را تعریف کنیم. روایت را به شکلی تعریف کنیم که اهمیت تاریخی کاری که آنها و اسلاف‌شان انجام داده‌اند روشن شود. در عین حال روایت این را بگوییم که تا چه اندازه سخت نیازمند سرمایه‌گذاری و بازآموزی هستند، مسائلی که نه تنها به آن نیاز دارند بلکه شایستگی آن را نیز دارند. همین راهکار در مورد جوامع به حاشیه رانده‌شده در کشور هم صدق می‌کند، چه در جوامع روستایی بومی و چه در مناطق تخریب‌شده و سوخته شهری، درست در همان مکان‌هایی که تعداد زیادی از اقلیت‌های نژادی زندگی می‌کنند. آنها در عین حال به شدت نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر در آموزش و پرورش، بهداشت عمومی، امنیت و مسکن هستند. اینها پایه‌های یک جامعه متمدن مبتنی بر انصاف است.

مناطقی که به ترامپ رای دادند بخشی از تار و پود قواره‌ای هستند که کشور ما را سرافراز کرده‌است و از بسیار جهات الهام‌بخش کل بشریت بوده‌اند. هم‌ولایتی‌های روستایی و حاشیه‌شهرها، درست مانند آنان که در شهرها زندگی می‌کنند آینده بهتری برای فرزندانشان می‌خواهند، خواهان مشاغلی با دستمزد منصفانه هستند و در جستجوی حق آزادی هستند. این بر عهده روزنامه‌نگاران و گزارشگران تصویری است که اطلاعات لازم را در اختیار آنان قرار دهند تا تصمیماتی آگاهانه اتخاذ کنند. ما باید بتوانیم دیوار سرسخت بی‌خبری را که میان ما آمریکایی‌ها پدید آمده‌است و صادقانه بگویم ما را به شکلی غیرطبیعی دچار تفرقه کرده‌است، بشکافیم. ما باید بیشتر به عنوان گزارشگر و راوی از خودمان سوال بپرسیم و باید بیشتر در جستجوی رسانه‌های فراگیرتر برای در میان گذاشتن آثارمان باشیم.

خواسته اصلی من از روزنامه‌نگاران و گزارشگران تصویری این است: بروید و از بیان‌تان برای تعریف روایت‌های این جوامع استفاده کنید.  آنها نیازمند کمک شما هستند.  دموکراسی کشور ما به شما نیاز دارد.  دونالد ترامپ بر روی سکویی نفرت‌پراکن، ضد زن و تعصب نژادی قدم گذاشت. او آمریکا را فریب داد، اما خشم ما یا بهتر بگویم ذهنیت انتقادی ما باید بر علیه او باشد نه بر علیه کسانی که به او رای دادند. بهترین کاری که اکنون می‌توانیم بکنیم، یافتن زمینه‌های مشترک است که می‌توانیم بر آنها توافق کنیم و همدردی و درک مشترک بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا کنیم.  با وجود اینکه ما روزنامه‌نگاران به تنهایی نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم، با این حال می‌توانیم کمک بسیار بزرگی به بهبود جامعه به شدت متفرق‌مان بکنیم. وقت آن فرا رسیده‌است که کنایه‌زنی‌هایی که به جامعه ما ضربه می‌زند را کنار بگذاریم، و شروع کنیم به کار کردن برای روایت گزارش‌هایی که آگاهی‌رسان باشند و به مردم کمک کنند تا بهترین تصمیماتی را بگیرند که ممکن است. اکنون وقتی برای ماست که یکدیگر را درک کنیم و بفهمیم که واقعا که هستیم، به چه چیزهایی اهمیت می‌دهیم و مشکلات، آرزوها و نیازهای واقعی‌مان چیست.

اد کاشی فوتوژورنالیست و فیلم‌ساز مستقر در نیوجرسی است.  او برای موسسه VII Photo کار می‌کند.

گابریل الیسون اسکوکرافت عکاس اهل سن‌دیه‌گو است.

توضیح عکس یک: کهولت در آمریکا – فعال سیاسی – اثر اد کاشی – یک فرستاده کهنسال حزب دموکراتیک در گردهمایی ملی حزب دموکراتیک در سال ۲۰۰۰

منبع: تایم

برگرفته از : عکسخانه

ترجمه: شهاب شهسواری



What Trump’s Win Says About the State of Photography in America

"We have failed to get the stories that matter to the people that need to hear them."

Photographs have had, in past elections, a tremendous impact on people’s perception of presidential candidates. The election of Barack Obama in 2008 is a good example. Damon Winter won a Pulitzer Prize for his coverage, which included so many unique and iconic pictures. But when I think back over the past year-and-a-half of political coverage, no particular photograph or photographer stands out.

Images seemed less significant in this election cycle. Social media is what people reacted to. Tweets mattered, not pictures. Almost every day would begin with something about or by Donald Trump, which would then set the agenda. It was as if there was less time to absorb imagery because there were so many distractions.

There are the images of Trump angrily shouting into a microphone, but all of those pictures are really the same picture. Not one stands out. I’m not trying to say that photographers have produced bad work during this election. On the contrary: there has been some exceptional work by VII photographers Danny Wilcox Frazier, Ron Haviv and Christopher Morris, or the incredible work of Mark Peterson who etched out a complete vision of politics that is brutal yet beautiful, or Ben Lowy’s powerful imagery from the Republican Convention. Their work represents the power of authorship and artistic vision, but for the general public what value did it have? I’m increasingly wondering how and why some of the best photographic work doesn’t seem to move the needle on public understanding, with none of it rising to the surface in the way it has in the past. Perhaps Trump was just too loud and the media too tone deaf.

I don’t know what conclusions to draw from this. There is the obvious question of why Trump was given so much free coverage. He successfully manipulated so many publications and broadcast outlets, let alone the wild, free-ranging world of the internet, with his headline-grabbing tweets. But ultimately this is a question for us photographers to ponder: why did images matter less? What can we do to ensure that this doesn’t happen again? How do we evolve in a changing media and social media landscape?

We, as journalists, have also failed to get the stories that matter to the people that need to hear them. Never in my lifetime has there been such a vastly different interpretation of the facts. The blame does not lie squarely on our shoulders – what with social media algorithms that send us into echo chambers of our own beliefs – but now that we know the extent of the damage, we have a responsibility to act and change. It is alarming that even though we live in a time where access to information is easier than it has ever been before, so many people live within a closed loop of falsehoods. This includes those of us on both sides of the political spectrum.

It is time to start thinking more critically about how we characterize our subjects, especially if we want to reach a wider audience and have real impact. Americans living in rural areas voted overwhelmingly for Trump. That doesn’t make them ignorant or racist, even if the person they voted for is often viewed as embodying both of those qualities. It is important to remember that these are the people who built America. They mined the resources that provided this country with energy. They grow the food that this country relies on today. They build the machines that drive our nation and run our factories. But the world is changing quickly and they are being left behind to fend for themselves. Instead of looking at these folks in a pejorative way, we need to look at their lives and try to tell their stories in a way that demonstrates the historical significance of what they and their ancestors have done, and the desperate need for investment and retraining that they need and deserve. The same holds true for the marginalized communities in this country, both on rural native lands and in our blighted urban areas, where too often racial minorities live. They also desperately need more investment in education, healthcare, security, housing: the basics of a civil and fair society.

The areas that voted for Trump are part of the fabric of what makes this country great, and in many ways inspiring for all of humanity. Rural and suburban folk, just like those who live in the cities, want a better future for their families, decent paying jobs and a right to liberty. It is up to journalists and visual storytellers to get them the information they need to make informed decisions. We need to be able to cut through the disinformation firewall that has risen across so much of America and quite frankly divided us in unnatural ways. We’ve got to ask more of ourselves as storytellers and we’ve got to search for more inclusive media channels to share our work.

So here is my plea to journalists and visual storytellers: go out and use your voices to tell the stories of these communities. They need your help. Our democracy needs your help. Donald Trump ran on a platform of being a hate-monger, a misogynist and a race-baiter. He has conned America, and our ire—or more appropriately our critical minds—should be directed at him, not at those who voted for him. Better yet, channel your energy into finding common ground so we can start to agree on things and engender more empathy and understanding towards each other. While we as journalists can’t do this alone, we can contribute greatly to healing our divided society. It’s time to abandon the tropes that have been so damaging to our society and get to work telling stories that inform and help people make the best decisions they can possibly make. It is incumbent on us to understand each other for who we really are, what we care about, what are our real problems, hopes and needs.

Ed Kashi is a photojournalist and filmmaker based in New Jersey. He is represented by VII Photo.

 

Gabriel Ellison-Scowcroft is a photographer based in San Diego.

 

تارنمای عکاسی از ایران
۲۲ آذر ۱۳۹۵ ۲۳:۳۶
شماره : ۱۳۲۹

اظهار نظر


نام فرستنده:
پست الکترونیک: *
نظر: *
 
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500  


کلیه حقوق این صفحه متعلق به "تارنمای عکاسی از ایران" می باشد. استفاده از عکس ها و مطالب، تنها با ذکر نام مولف و عنوان این تارنما بلامانع است. Copyright ©2014 PHOTOGRAPHYOFIRAN.COM . All Rights Reserved .