رابطه فرهاد با فخرالدین از همین جنس رابطههاست. هر دو در خانوادهای هنردوست به دنیا آمدهاند و از همان کودکی با هنر به اشکال گوناگونش آشنا شدهاند. فرهاد راه موسیقی را پیمود و برادر بزرگتر راه عکاسی پیشه کرد تا جایی که به یکی از مشهورترین عکاسان پرتره در تاریخ ایران تبدیل شد. در مورد چگونگی رسیدن «فخرالدین فخرالدینی» به این جایگاه با برادرش فرهاد به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
به عنوان سوال نخست، تاریخچه کوتاهی درباره زندگی و فعالیت هنری برادر بزرگترتان فخرالدین بگویید.
فخرالدین متولد 14 اسفند 1311 است. در واقع پنجسال از من بزرگتر است. ما در خانوادهای که به هنر خیلی اهمیت میدادند بزرگ شدهایم. پدر بسیار هنردوست بود. خود ایشان شاعر بودند و به عنوان شغل هم عکاسی میکردند. تا جایی که یادم هست فخرالدین از حدود 10سالگی کار نقاشی را شروع کرد و خیلی زود به پیشرفت چشمگیری رسید، مثلا یادم هست حدود 14-13سالگی چنان خوب نقاشی میکشید که مورد تحسین همه قرار میگرفت. یکبار یک کپی از نقاشی «فردوسی» اثر نقاش معروف آن زمان رسام ارژنگ کشید که بسیار خوب بود. همچنین پرترههایی از ستارخان و باقرخان و دیگر شخصیتهای معروف و محبوب آن زمان میکشید. از همین جاها بود که آرامآرام با هنر عکاسی هم آشنا شد و در این زمینه پیشرفت کرد.
از چه زمانی برادر شما عکاسی را به صورت جدی و حرفهای آغاز کرد؟
فخرالدین درسال 1335 برای تکمیل تحصیلات خود به آلمان رفت و در شهر کلن با یکی از معروفترین عکاسهای آن دوره در کشور آلمان یعنی شارکویسکی آشنا شد و در نهایت با وی شروع به همکاری کرد. شارکویسکی از عکاسان معروف و صاحبنام آن زمان کشور آلمان بود و عکسهای تبلیغاتی بزرگ چاپ میکرد. عکسهای چندمتری که در نوع خودشان واقعا زیبا و کمنظیر بودند. فخرالدین حدود یکسال و نیم در حضور این عکاس، رمز و راز کار حرفهای عکاسی را آموخت و بعد از آن در بازگشت به ایران همراه خود تجهیزات کامل و مدرن آن زمان عکاسی را آورد که همراه آن یک دوربین مارک peko که هدیه شارکویسکی هم بود که هنوز که هنوز است با همان دوربین کار میکند و آن دوربین را در آتلیه خود دارد.
او در زمینه تحقیق و مطالعه عکاسی نیز فعال بوده است؟
فخرالدین اصولا اهل تحقیق و مطالعه است و تلاش میکند جریانات اصلی عکاسی فعال در جهان را همیشه رصد کند. از آثار عکاسان معروف جهان آلبومی تهیه و آنان را بررسی میکند. در این بین با محقق معروفی همچون «یوسف کارش» که یک ارمنی ساکن کانادا بود، ارتباط داشت. در سفری که من نیز همراهش بودم به اتاوا رفتیم و به آتلیه وی سر زدیم. بعد از آن نیز فخرالدین به صورت مکاتبهای ارتباط خود را با وی حفظ کرد. در واقع میتوان گفت در زمینه عکاسی پرتره فخرالدین تحتتاثیر این فرد بوده است.
عکسهای فخرالدین فخرالدینی از نظر شما چه خصوصیت ویژهای دارد که کار وی را از دیگر عکاسان متمایز میکند؟
عکسهای فخرالدین یک نوع تلفیق نقاشی و عکاسی است. عکسهایی که او از طبیعت میگیرد در نگاه اول قابل تشخیص نیست که عکس است یا نقاشی، آنقدر هنرمندانه این کار را میکند که ناظر ابتدا خیال میکند که اینها نقاشی است. در کنار اینها، تابلوهایی که در نمایشگاههای عکاسی میگذارد همواره مورد توجه مخاطبان است. مناظری که از ایران عکاسی کرده است در تمامی جهان شهرت دارد. در کنار آن پرترههایی از شخصیتهای علمی، ادبی، فرهنگی و اجتماعی تهیه کرده است و کتاب فوقالعاده و نفیس چهرهها که مجموعه آثار پرتره فخرالدین در آن چاپ شده است. این همه دست به دست هم داده است که او را به یک عکاس
منحصر به فرد تبدیل کند.
او در زندگی فردی چگونه است؟ در واقع آیا برادرتان خصوصیات اخلاقی ویژهای دارد؟
مهمترین خصوصیت فردی فخرالدین این است که اصلا اهل غرضورزی نیست. قلبی پاک وسالم دارد. در زندگیاش هیچ وقت منحرف نشده و همواره در شأن یک هنرمند زندگی کرده است. در کنار آن زندگی خانوادگی موفقی نیز داشته است. او برای بسیاری مردی دوستداشتنی است. همیشه ساده و یکرنگ بوده و هیچ وقت حالت مرموز و دورو نداشته است. ظاهر و باطنش یکی است. یک انسان مثبتاندیش است که همواره نیمه پر لیوان را میبیند. شاد، امیدوار و پرکار است. در کنار این همه هنوز هم در این سن وسال شبانهروز کار میکند. هنوز هم با عشق دوران جوانیاش کار میکند. بسیار خلاق است و در کنار آن با تیزهوشی خاص خودش چهرهشناس قهاری است. با یک نگاه طرف مقابل را میشناسد. در کنار اینها با دیگر هنرها مثل موسیقی نیز آشناست. اهل شعر و شاعری هم هست.
برگرفته: روزنامه بهار / فواد شمس - عکس: مهرداد اسکویی