صرفنظر از عکاسان هدفمند، طیف متوسط و تازهکار، آزادی
قابلتوجهی برای ثبت و ارائهی عکس یافتهاند که این مقدار از آزادی، در
عمل نتیجهی مثبت بههمراه ندارد. سهولت و آزادیِعمل، رویکاغذ و بهعنوان
ایده الهامبخش است، اما برای کسب نتیجه، دغدغه و هدف نیاز است. در مقام
بینندهی متخصص عکاسی، برخی نشانههای عصر حاضر مرا پس میزند.
دو موردِ برجسته، افراط و تقلا در ویرایش نرمافزاری و دیگری، ارائهی فلهایِ عکس است.
جدا از ژانر و شیوههای ویرایشمحورِ عکسی (همچون فتوکولاژ، مونتاژ و
...)، بهچشمآمدنِ ویرایش نرمافزاری بیش و پیش از خودِ اثر، مورد
بازدارندهای برای بینندههای متخصص و علاقهمند به عکاسی است. بارها حسی
بهسان بار منفی منتقل شده که بهخاطر بهوجودآمدنِ جلوهای غریب و عجیب از
دلِ کاوشهای نرمافزاری، و بهخاطر هیجان ناشی از حصول چنین جلوههای
تجربیای، عکس خاص پنداشتهشده، ارائه و منتشر میشود. عکسی که نه بهعنوان
گرافیک یا اثر عکسیِ ویرایشمحورِ فکرشده و با نام «عکس»، با
ادیتهای نرمافزاریِ افراطی، تنها بهعنوانِ تقلایی خام مورد نگرش واقع
میشود. اینجا و آنجا و کمی تیز، از تشابه این دسته از عکاسان ویرایشبلدِ
صرف به «مکانیک» گفتهام. ویرایشهای نرمافزاریِ بیربط به ماهیت اثر و
شیوهی عکاسی، که برای زدایشِ ضعفهای ناگزیر عکس بهکار گرفته نشده و
صرفاً جلوهی تزئین به عکس دادهاند؛ تزئینی که در رفیع ترین درجهی خود،
صرفاً «قشنگ» است و بیش از این نخواهد بود.
+
پیشتر دربارهی اهمیت «انتخاب» عکس برای ارائه و دیدهشدن نوشته
بودم (و صدالبته که صرفاً دربارهی «عکاسی تخصصی» میگویم). انتخاب عکس
برای ارائه را از خودِ عکاسیکردن مهمتر میدانم. با نشاندادن عکس، به
قول الیوت ارویتِ بزرگ، دستمان برای بیننده رو میشود که «ممکن است به
نتیجهگیریِ نادرستی منتج شود، و بدتر از آن، شاید قضاوتهای صحیح صورت
بگیرد!» هر عکسی که ارائه میشود، دعوتنامهای برای بیننده است که بر روی
اثر (و خالق اثر) قضاوت بکند. اما این همهی ماجرا نیست. ارائهی فلهای و
فکرنشدهی عکس، برای بینندههای متخصص عکاسی مشکلآفرین است. هر عکسی را
نباید دید؛ مخاطب متخصصِ عکاسی با دیدن اینهمه و «هر» عکسی، به عکاسیاش
خیانت میکند؛ استاندارد ذهن تقلیل مییابد؛ خسته میشود. ذهن اکتسابیِ
مخاطب، بهجای الهامگیری، پس خورده و زده می شود. نه که غیرممکن باشد، اما
ذهنِ پس خورده، بهسختی نشانههای منفی را فراموش کرده و به حالت عادی،
مشتاقِ تجربهی ابزار و ایدهپردازی خواهد شد.
نویسنده : محسن بایرام نژاد