سومین نمایشگاه گروهی آثار عکاسان رسانه «پایگاه عکس
چیلیک» با عنوان «سبز سرخ» با نگاهی به ابعاد عرفانی و حماسی سوگواری در
ماه محرم در موزه هنرهای معاصر فلسطین در حال برگزاری است. در این
نمایشگاه 72 قطعه عکس رنگی و سیاهوسفید در اندازه 50 در 70 سانتیمتر از عکاسان
15 استان کشور با مضامین عرفانی و حماسی و با نگاهی واقعگرا و انتزاعی
به موضوعهای مستند ارائه شده است. این نمایشگاه تا یکم دیماه همه روزه
از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 10 تا 18 و پنجشنبهها از ساعت 10 تا 15
پذیرای دیدار عکاسان و علاقهمندان است. موزه
هنرهای معاصر فلسطین در تهران، میدان فلسطین، خیابان طالقانی، خیابان
برادران شهید مظفر، تقاطع بزرگمهر میزبان این نمایشگاه است. دبیر برگزاری
این نمایشگاه گروهی «مهدی سروری» است که در ضمن ديدار از آثار، گفت وگویی
را با ایشان داشتیم که در ادامه میآید.
***
چرا «سبز سرخ»؟
این سومین نمایشگاه گروهی عکاسان این رسانه است و دومین نمایشگاهی که رسانه پایگاه عکس چیلیک با چنین موضوعی برگزار میکند. سال گذشته نمایشگاه «همچو این می» برگرفته از اشعار «عمان سامانی» با 72 قطعه عکس از 30 عکاس در مؤسسه فرهنگی اکو برگزار شد در حالی که امسال، آثار 52 عکاس از 15 استان کشور با 72 قطعه عکس
در این نمایشگاه حضور دارد. عنوان نمایشگاه امسال هم ترکیب دو واژه عمیق
را در خود دارد: «سبز» چون زندگی و«سرخ» چون راهی برای بیان بهترین نوع
عاشقی و بندگی ست.
باید بگویم که امسال با وجود حجم برنامههای در دست کار، فرصت کوتاهی برای
انتخاب مکان نمایشگاه داشتیم و در نهایت موزه هنرهای معاصر فلسطین میزبان
نمایشگاه عکاسان ما شد و لطف خانم محبوبه پلنگی،
مدیریت موزه که این فرصت را در اختیار ما گذاشتند. امیدوارم بتوانیم هر
سال این نمایشگاه را با خلوص و عمیقتر برگزار کنیم و در نهایت به شکل
کتابی این روضههای تصویری را منتشر کنیم.
چه شد که به فکر برگزاری چنین نمایشگاهی افتادید؟
نمایشگاههایی از این دست را در سازمانها و نهادهای دولتی زیاد دیدهایم؛
اما با وجود اعتبارات تخصیص یافته- بدون تعارف - خروجی این نمایشگاهها
کیفیت لازم را ندارد. ما به عنوان رسانهای در کنار دیگر رسانههای عکاسی
در بخش خصوصی و بدون هیچ حمایت دولتی، تلاش کردیم تا به جای وارد کردن
نقد به دیگر فعالیتها در این راستا، نمایشگاهی در خور شأن این موضوع
برگزار کنیم تا بلکه نهادهای متولی و سازمانهای مسئول دارای اعتبار
بتوانند ببینند و باور کنند که اعتبارات در دست ایشان و توانایی در دست
ماست.
اخبار و اطلاعاتی که از رسانهها هر روزه پخش میشود و رفتارهای سلبی
سازمانها به ویژه نیروی انتظامی با بدعتهایی که در مراسم عزاداری مشاهده
میشود و نگاه دستورالعملی مسئولان به این مراسم، انگیزهای برای ما شد تا
نشان دهیم که میتوان به جای این برخوردها، شیوه بیان هنری را برای آموزش
در دستور کار خود قرار داد.
تلاش داریم به مسئولان یادآوری کنیم که زبان هنر تا چه اندازه میتواند
جای این برخوردهای قهری را بگیرد و در عین حال جنبه آموزشی و تربیتی داشته
باشد. ما کوشیدیم به جای نشان دادن این بدعتها که مورد انتقاد است و
همواره در برخی از رسانههای آگاه خارجی و غفلتزده داخلی به نمایش گذاشته
میشود، زیباییهای عاطفی و عرفانی سوگواران را به تصویر بکشیم و ببینیم
آیا مسئولانی که از به نمایش در آمدن بدعتها و آسیبها گلهمند هستند، از
به تصویر کشیدن زیباییها تقدیر خواهند کرد؟ به هر ترتیب، ما هم میپذیریم
که نازیباییهایی در مسیر این مراسم به چشم میخورد؛ اما اراده ما بر
معرفی توان عکاسان جوان و حرفهای این رسانه بوده و اینکه از نتایج آنچه نمایش میدهیم بتوانیم لبخند رضایت بر لب داشته باشیم و شرمنده نباشیم.
چرا نام مکانها در شناسنامه عکس آورده نشده است؟
به این گزینه فکر کرده بودیم؛ با این همه، به این نتیجه رسیدیم که اگر
بخواهیم آیینها را محاط به جغرافیای اتفاق معرفی کنیم، از هدفمان که نمایش
ابعاد عرفانی مراسم سوگواری است، دور میشویم. ما رویکردی مستند را دنبال
می کردیم تا نگاهی مطبوعاتی و این شرحنویسی، لازمه پرداخت در عکاسی مطبوعاتی است.
عکاسان این مجموعه ها چگونه انتخاب میشوند؟
انتخابی به معنای گزینش نداریم. این عکاسان اغلب با خدمات و برنامههای « پایگاه عکس چیلیک» همچون: تورهای عکاسی این رسانه همراه بودهاند و جنس نگاهشان در سایر شاخههای عکاسی نیز برای ما شناخته شده است.
در انتخاب عکسها چه ویژگیهایی را مدنظر داشتید؟
همانطور که گفته شد مجموعه عکسهای ارائه شده در
نمایشگاه «سبز سرخ» فارغ از نگاههای معمول و رایج این حوزه و پرداختهای
مطبوعاتی و گذرا به این رویداد اعتقادی، با رویکردی پژوهشمحور و
کارشناسی شده در این مجموعه انتخاب شده و به نمایش گذاشته شدهاند.
عامل انسجام تصویری آثار ارایه شده، نگاه عکاسان است. عکاسان
این مجموعه، با برخورداری از بینش و اندیشه زیبابینی که در محور رفتارهای
عاشورایی و شخصیتهای حسینی نقش گرفته است، سعی خود را در دخالت این باور
در حین عکاسی به کار بستهاند.
عمده تلاش ما بها دادن به نگاه عکاسان جوان است. عکاسانی
که امروزه در درگیریهای سطحی و در میان بگو مگوهای بین انجمنی و تشریفات
اداری و جلسهها و سخنرانیها و تبلیغات و تشریفات و این قبیل رفتارهای
وانفسا در حقیقت از یاد رفته محسوب میشوند.
اگر چه در این مجموعه شاهد نمایش عکاسان پیشکسوت حرفهای هم هستیم. با وجود این، در عکسها دنبال این بودیم که بتوانیم با وجود دفاع از نقش و ساختار اصول حرفهای عکس
خوب، یک زیبایی عارفانه و حماسی را استخراج کنیم. به عبارتی تلاش کردیم
تا از نگاههای مبتنی بر باور، بارقههایی از «روضه تصویری» را از قلب و
نگاه جوان به نمایش بگذاریم.
به نظر شما بحث حمایتها بیشتر به صورت کار ارتباط دارد یا به معنا و
موضوع آن؟ یعنی علت حمایت از یک کار، فرهنگی و هنری بودن آن است یا به
مضمون و معنای آن برمیگردد؟
با صورت کار که همه با لبخند موافقت میکنند. با معنا و موضوع هم که
کارشناسان و اهل فن و تجربه مشکلی ندارند. اشکال اصلی در بحث شناخت است.
سپاسگزار حضور مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد هستم در مراسم افتتاحیه و این
حضور، یعنی باور به فعالیت و نگاه جوان. آقای شاهآبادی هم سال گذشته و هم
امسال از نمایشگاه دیدار کردند و با عکاسان به گفتوگو پرداختند و این یعنی شناخت و باور به صورت و معنای کار.
اینکه خبرگزاریهای ما به کفایت به این رویدادها نمیپردازند نه به صورت
کار ربط دارد نه به موضوع؛ بلکه اشکال در شناخت آنان است. اعتقاد دارم
خبرگزاریهای ما چنان به بازیهای سیاسی خود را آلودهاند که حتی چشمهای
گروههای هنری و تجسمیشان هم دیگر رنگ و بوی حرفهای را نمیبیند و این،
یعنی عدم شناخت و قدرت تفکیک ابعاد گوناگون فعالیتها در تکامل جامعه و
بسیار نکات جدی در این بخش که بماند در جای خود!
این عدم حضورها و نبودنها و غفلتها همه در نگاه جوان که تولیدکننده عرصه
فرهنگ وهنر است و چشم انتظار میماند، یعنی نداشتن شناخت لازم در متولیان؛
یعنی آسیب و ضربه به روح آنان که قرار است سکاندار آینده این کشور باشند.
به نظرم برخی از مسئولان ما از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد و معاون امور هنری
ایشان یا رئیس سازمان تبلیغات، اعضای شورای شهر و کمیسیون فرهنگی مجلس
باید از چنین نمایشگاههایی دیدار کنند تا بلکه کمی باور کنند در پشت
غفلتهای ناشی از تصمیمگیریهای سطحی و هزینههای سنگین و گران، از چه
بنیه و استعدادی در جوانان به سبکی و ارزانی میگذریم. مدتهاست کمتر
تاثیری را از جشنوارههای رنگارنگ دولتی با هزینههای کلان دیدهایم و همین
معادلات محصور ما را امروز به بیباوری عملی به تاثیر زبان و بیان هنر
رسانده و در دام برخوردهای سلبی در اغلب حوزهها گرفتار کرده است.
گفتگو: کمیل انتظاری
برگرفته : گروه فرهنگ و هنر روزنامه قانون